آرین آرین ، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

بنده ی سفارشی

اقا جان تولدت مبارک

بنام خدا آرین عزیزم سلام امروز نیمه شعبانه روز تولد آقا امام زمان... امام زمان همون کسیه که خیلی وقت پیشا دلش از دست آدما شکست وقرار شد تا وقتی آدما دست از کارای بدشون بر ندارنو پشیمون نشن دیگه حضرت مهدی رو نبینن...از اون روز تا حالا هنوزم که هنوزه آدما آدم نشدن... دلشون درد میکنه اما خودشون خبر ندارن...دیگه به این درد عادت کردن...آخه با این درد بدنیا اومدن ونمی دونن زندگی بدون این درد چقدر زیباتره... اون روزی که امام زمان آشتی کنه وبیاد...دنیا یه رنگ دیگه میشه مث اینکه یه پرده ی سیاهو خاکستریو از روش کنار میزنن...زمین پیرو خسته دوباره جوون میشه نفس میکشه همه ی بدی ها وسیاهیا از بین میرن دنیا پر از خوبی میشه همه زیبا میشن همه ج...
3 تير 1392

على عزيزم تولدت مبارك

به نام خداي بزرگو مهربون آرين عزيزم سلام امشب تولد باباي از گل بهترته واگه اجازه بدي مي خوام از وبلاگت استفاده كنم تا بگم كه چقدر اين روز برام مهمه....پس با اجازه.... نكته:چون لپ تابم خرابه اين پستو با گوشي ميذارم كه هم درست تايپ نميشه وهم امكان آپ لود عكس ماهتو بهم نميده....پس شرمنده.... حقارت واژه ها را وقتي فهميدم كه از توصيف مهربانيهايت قاصر بود....علي مهربونم تولدت مبارك.... عزيزم خيلي خوشحالم كه معاصر تو متولد شدم خوشحالم كه تو موقعيت جغرافيايي تو به دنيا اومدم خوشحالم كه قبل از هركس ديگه اي سر راهت قرار گرفتم وخوشحالم كه موفق شدم تو دلت خونه كنم ويك كلمه خوشحالم كه مال مني ...ميخوام بگم دوست دارم بخاطر همه ي شادي اي كه تو زندگيم...
30 خرداد 1392

ليلة الرغائب

به نام خداي عزيز ومهربونم آرين نازم سلام امشب شب آرزو هاست وميگن همه ي دعا ها مستجاب(انشالله) واسه همين ميخوام دعا كنم..... خداي مهربونم چهار سال پيش كه بهم افتخار دادي مهمون خونه ت باشم بهم گفتن وقتي چشمم به خونه ي قشنگت روشن شد سه تا خواستم رد خور نداره....تمام يه هفته اي كه تو مدينه بودم به اين فكر ميكردم مه ازت چي بخوامو دست آخر به اين نتيجه رسيدم كه هيچي جز خودت ارزش خواستن از تو رو نداره....وقتي به خونهت رسيدم نميدونم چي خواستم و چي گفتم فقط يادمه مثل ابر بهار گريه ميكردمو ميگفتم فقط خودت.....اون موقع ميگفتم آگاهي ....تا آخرش هر چه قدر كه هست....حال ميدونم كه دريا تو يه كاسه جا نميشه....حالا ميگم آگاهيو تسليم.... جالا ميگم نجات.....ميگ...
30 خرداد 1392

اردیبهشت ماه پر تولد

بنام خدا آرین خوشگلم دوباره سلام باورم نمیشه که بالاخره فرصت کردم بشینم وبتو آپ کنم.راستش کلی اتفاق نگفته دارم.تولد خاله سحر-تولد آتیلا جون -تولدخود نازت-تولد عمو محمد-تولد عمه بتول-تولدبابا که تو راهه به اضافه ی اولین روز مهد و داستان علاقه ی شما به اسبو....... فکر کنم گزارش تصویری از همش بهتره آرین جونم این هاپو از همون اول واست خیلی جذابه یه موقع هایی ازش میترسیدی حالا هر وقت میریم خونه مامانی اولین کاری که میکنی میری سراغ هاپو! تولد خاله سحر بابا توپوله داره عوض نبودنشو تو تولد در میاره یا بهتره بگم در آورده! اینا هم خود خوشتیپت که تو انتخاب کلاه دچار سر در گمی شدی! ماشین سواری با...
26 ارديبهشت 1392

19 اردیبهشت تاریخ عطف زندگی من

بنام خدای عزیزو مهربونم آرین عزیزتر از جونم سلام از وقتی باور کردم غیر از پدر و مادر وخواهرام یه روزی کسایی وارد زندگیم میشن که اونارو هم اینقدر زیاد دوست خواهم داشت اونارو مثل یه هدیه از خدا دعا کردم که از نگاه خدا باشن یادت باشه که خدا همیشه بهتر از سفارشتو برات میفرسته بنظرم همسر و فرزند هر کس هدیه های خداوندن خدا هر دوی شما رو تو یه روز بهم داد 19 اردیبهشت87 برای اولین بار چشمام به دیدن روی ماه بابات روشن شد و دقیقا"سه سال بعد 19 اردیبهشت 90 چشمم برای اولین بار روی ماه تو رو دید این روز قشنگترین روز زندگی منه که بخاطرش خدا رو هزاران مرتبه شاکرم عزیز دلم دومین سالگرد فرودت به زمین مبارک بخاطر همه ی لحظه های شیرینی که به زن...
26 ارديبهشت 1392

خاله شیما جون مرسی

به نام خدا آرین عزیزم سلام این عکسایی که الان برات میذارمو همه رو خاله شیمای گلت زحمتشو کشیده mailکرده واسم منم برات upکردمشون. خاله جون دست گلت درد نکنه این وی یو هم که کلا عاشقشم.... ...
25 ارديبهشت 1392

پازل

به نام خدای بخشنده و مهربون آرین عزیزم سلام "فرض کن یه پازل 1000 تکه یا اصلا 5000 تکه برام خریدی و من اونو میچینمو میچینم تا اینکه می رسم به قطعه ی آخر ولی هرچی می گردم پیداش نمیکنم . ارزش اون یه تکه با همه ی اون 4999 تکه برابره.تو اون تکه گمشده ی پازل منی!" اینا جزو دیالوگای یه فیلمی بود که اخیرا دیدم .پسره با این حرفا سعی میکرد دل نامزدش بدست بیاره.حرفای قشنگین.واقعیت زندگی ماست. زندگی هر کدوم از ما یه پازله که هر کسی به نسبت آگاهی وجهلش تکه های بیشتر یا کمتری داره.هر کسی که تو زندگی میشناسیمش یا هر صفتی که بدست میاریم یاحادثه ای که اتفاق میافته یه تکه از این پازله بعضی وقتا یه تکه باعث میشه چند تا تکهی دیگه رو خیلی سریع پیدا کنی ...
4 ارديبهشت 1392

و اما سفر

بنام خدا نفسم دو باره سلام بعد از به دنیا اومدن تو هر کاری کردیم جرات نکردیم سفر راه دور بریم بیشتر از هر چیزی نگران سلامتی تو بودیم. تا اینکه قرار شد بابات خودش تنهایی یه سفر دو سه روزه ای بره ئ تجدید قوا کنه که هر کاری کرد دلش نیومد و گفت توکل بخدا همه با هم میریم این شد که 4 فروردین امسال ما و خاله شیما اینا یه یه فته ای رفتیم آنتالیا که خدا رو شکر به همه مون خیلی خوش گذشت.چیزی که بیشتر از همه برام لذت بخش بود این بود که میتونستم موقع صحبت کردن با هر کسی تا بنا گوش بخندمو لبخند بزنم و هیچ کسی هم فکر نمیکرد که حتما ریگی به کفشمه.همه صمیمیو مهربونو موئدب اونقدر که بجای اینکه اونجا احساس غربت کنم بعد برگشتن احساس غریبی داشتم.از همه ب...
27 فروردين 1392

آرین جون در آستانه دو سالگی

به نام خدا آرین خوشگلم سلام داشتم با خودم فکر میکردم چه جوری میتونم اون احساسی که موقع بوسیدنو بغل کردنو لمس کردنو بو کردنو نگاه کردن به تو بهم دست میده رو توصیف کنم اون حس شیرین خوشبختیو شکرو اون لرزش گرمو تو دلم اون احساس آرامشو...نوچ...نشد نتونستم...فقط همین قدر می دونم که این احساسو با هیچی تو دنیا عوض نمیکنم...تمیتونی بفهمی چقققققققققققققققققققققققققققققققققققققدر دوست دارم این روزا که زبانو ورزشو بیخیال شدم از صبح تا شب با هم تنهاییم بیرون میریم بازی میکنیم حموم میریم خلاصه کلی با هم حال میکنیم نمیتونم بگم از اینکه خونه نشین شدم خوشحالم ولی از این که با توام خوشحالم همدیگه رو خیلی خوب درک میکنیم باهم خوب کنار میایم ومن از هر ثان...
27 فروردين 1392