پازل
به نام خدای بخشنده و مهربون
آرین عزیزم سلام
"فرض کن یه پازل 1000 تکه یا اصلا 5000 تکه برام خریدی و من اونو میچینمو میچینم تا اینکه می رسم به قطعه ی آخر ولی هرچی می گردم پیداش نمیکنم . ارزش اون یه تکه با همه ی اون 4999 تکه برابره.تو اون تکه گمشده ی پازل منی!"
اینا جزو دیالوگای یه فیلمی بود که اخیرا دیدم .پسره با این حرفا سعی میکرد دل نامزدش بدست بیاره.حرفای قشنگین.واقعیت زندگی ماست.
زندگی هر کدوم از ما یه پازله که هر کسی به نسبت آگاهی وجهلش تکه های بیشتر یا کمتری داره.هر کسی که تو زندگی میشناسیمش یا هر صفتی که بدست میاریم یاحادثه ای که اتفاق میافته یه تکه از این پازله بعضی وقتا یه تکه باعث میشه چند تا تکهی دیگه رو خیلی سریع پیدا کنی گاههیم یه تکه رو اشتباه میذاری و یه مدت گیج میزنی.فکر نمیکنم کسی تونسته باشه یا بتونه پازلشو تکمیل کنه اما اون وقت واقعا اون آخرین تکه یعنی جواب همه ی زحمتات و طرح پازل که پیدا شد همون خداست
آرین خوشگلم نمیدونم پازل زندگیم چند تکه ستو در چه وضعیه فقط میدونم تو و بابات از مهمترین تکه ها بودین با کمک شما خیلی تکه های ذیگه رو هم پیدا کردم.جضور شما برای من یعنی آرامش.دوستتون دارم عزیزای من....
گل من دفعه قبل یادم رفته بود کلمه های "کیه "و"چیه"و"اش"رو بهشون اشاره کنم واینکه واژه های"بیسین=بشین و صندلی دیای=در بیار بیسوی=بشور "به گنجینه ی لغت هات اضافه کردی الهی قربون اون زبون شیرینت بشم