آرین آرین ، تا این لحظه: 12 سال و 11 ماه و 28 روز سن داره

بنده ی سفارشی

آنتالیا93

1393/2/17 9:01
نویسنده : شادی
944 بازدید
اشتراک گذاری

بنام خدا

آرین عزیزم سلام

بالاخره ای مامان تنبل شما تصمیم گرفت بعد تز دوماه پست سفر نوروزو بذاره...واقعا که ...قهرتنبلی ام حدی داره....

بذار اول بریم سراغ عکس قشنگا...

 

راستش آرین جون تعداد عکسا خیلی زیاده از طرفی باید انتخاب می کردم وبعد اصلاح می کردمو تازه کوچیک می کردم واسه وب...حالا سخت ترین بخشش مونده که باید لودکنمگریه

این دوتا عکس واسه موقع رفتنه...ساعت 5 صبح بود شماها هنوز بیدار بودین..زبان

خوبیش این بود که تو هواپیما خوابیدی واذیتی نداشتی...

اینم بابای بیهوشآرام

طلوع زیبای خورشید از پنجره هواپیما...

هتل رکسوس سان گیت در منطقه ی بل دیبی نزدیک به کمر در آنتالیا واقع شده واز چندین و چند ساختمون که تو یه وسعت 22هکتاری احداث شدن تشکیل شده...

خوب این از هتل....برسیم به این که این سفر واسه آرین نازم چطور گذشت؟

آرین جون هتل یه کلوپ بازی داشت که دستگاهاش با ژتون کار می کردن ...واسه همین هی دستتو این شکلی نگه می داشتی می گفتی بابایی میشه سی کی بی دی؟عاشق این حرکتت بودیم با بابایی....اونجا به تو و آتیلا خیلی خوش می گذشت...

البته به بابا ام خوش میگذشت...

ژستو ببین آخهمحبت

یه جای دیگه ام که دوسش داشتی ریکسی کلاب بود که تقریبا میشه گفت یه مهد کودک پیشرفته بود.تقریبا هر کاری که بچه دوست دارن توش انجام میشد از کارتون و بازی ونقاشی و آشپزی وورزش وآوازو خلاصه همه چی ....

تقربا میشه گفت بما هم بد نمی گذشت...

یه پارک هم بود که یه باغ وحش کوچولو داشت...


هرکدوم از این حیوونا رو که می دیدی سعی میکردی صداشو تقلید کنی...جوووونممحبت

دوسه بارم با بابا رفتین کارترینگ که بهشم می گفتی ماسین سارزی...

کلا دریا رو خیلی دوست داری همیشه هر جا آب ببینی می گی دییا...به اون ساختمون سفید پشت سرت می گفتی خونه ی پیلانگتونخنده

هیچی دیگه اینقدر شلوغی کردی تا همه لباسات خیس شد منم همه ی لباساتو در آوردم فقط کاپشنت خشک بود اونو پوشوندمراضی

یه بارم بردیمت استخر ولی چون آبش واسه تو سرد بود از دفعه بعد وانو واست پر می کردم...

تو رستورانم فقط دسر می خوردی مجبر بودم غذاتو برات بیارم تو اتاق...

ای جوونمحبت

راستش عکسا خیلی زیادن ولی دیگه بیشتر از این نمی تونم دیگه واقعا خسته شدم

امید وارم که در آینده از خوندنش لذت ببری عزیزدلم

وطبق معمول اول شکر خدا و بعد تشکر از بابای مهربون یادمون نرهمحبتبوس

 

 

 

پسندها (1)

نظرات (3)

محبوبه مامان پرهام
19 اردیبهشت 93 1:21
چه پسر نازی تولدشم مبارک خوشحال میشم به ما سربزنی و همدیگرو لینک کنیم
♥مرجان مامان آران و باران♥
23 اردیبهشت 93 1:04
سلام شادی جونمممممممم ببخشید که دیر اومدم سر زدم عزیزممممممممم همیشه به شادیو سفر عزیز دلممممم خیلی عکسا خوشگل و خوب بوددد ایشالا همیشه خوش باشیدددد خنده روی لبتون باشه فدات شممممممم
شادی
پاسخ
سلام مرجان عزیزم مرسی از کامنت پر محبتت...روی ماه خودتو نی نی های نازتو می بوسم
زندگی از آ...تا...ی
25 خرداد 93 17:59
زیارت قبول عزیزم. انشالله زوج جوونمون هم خوشبخت بشن.
شادی
پاسخ
مرسي عزيزم