خرم آن نغمه که مردم بسپارند بیاد......
به نام خدا
آرینم برگ گلم سلام
امروز داشتم با خودم فکر میکردم که تو کی از این وبلاگ با خبر میشی؟!اصلا چقدر برات جالبه که بخوای بخونیش؟داشتم با خودم فکر می کردم که اگه مامانم یه همچین وبلاگی داشت و اونوقت همه چی رو ریز به ریز توش ثبت می کرد اون وقت چه جوری بهش می گفتم "شما واسه من چیکار کردی؟"...اگه بخوام یه چیزی بنویسم که واقعا به دردت بخوره چی باید بگم واقعا"؟
راستش همیشه فکر میکنم علامه دهرمو از همه بیشتر میفهمم ولی وقتی تو یه آن ازم بپرسن "الان بزرگترین آرزوت چیه؟"یا"یه دعا بکن"یا"هدفت تو زندگی چیه؟"میگم باید فکر کنم .این یعنی چی؟....
زندگی تو همین اتفاقای ساده وروتین زندگی یه حرفایی داره که معمولا ما متوجه نمیشیم یا میشیم ولی زود فراموش میکنیم....مثلا"همین هفته پیش یه موقعیتی پیش اومد تا یه خونه ی بهترو بزرگترو راحت تر بگیریم که تو آخرین لحظات یه اتفاقی افتاد و قسمت نشد(شکر)ولی یه درسی که از این مسئله گرفتم این بود که تو اون یه هفته ای که قرار بود از ایجاپاشیم هر اتفاقی که میافتاد واسه خونه بر عکس همیشه که حرص و جوش می خوردم اصلا" برام مهم نبود.چون میگفتم موقت اینجاییم.
تو مقیاس بزرگتر این دنیا همون خونه موقت ماست که اینقدر براش حرص وجوش میزنیم واسه اینکه باور نداریم آره یه روز باید بریم همه می دونیم که یه روز میمیریم ولی اعتقاد داریم که اون روز هیچوقت نمیاد
امروز سر نماز بعد دعا به دستام نگاه میکردم که هنوز جوونن با خودم فکر کردم این دستا الان 27سالشونه اصلا نفهمیدم کی 27 ساله م شد اگه خیلی عمر کنم چند تا 27 ساله دیگه عمر دارم؟ یکی؟دوتا؟سه تا؟
به قول خدا انسان همیشه تو ضرره مگه اونایی که خدا رو میشناسنو خوبن.(سوره والعصر آیه ی سوم)
خدایا شکرت بخاطر حال خوبمون